معنی هم سنجی، مغایرت، برابر کردن، تباین، مقابله، تقابل, معنی هم سنجی، مغایرت، برابر کردن، تباین، مقابله، تقابل, معنی ik sj[d، kyاdcت، fcاfc lcbj، تfاdj، krاfgi، تrاfg, معنی اصطلاح هم سنجی، مغایرت، برابر کردن، تباین، مقابله، تقابل, معادل هم سنجی، مغایرت، برابر کردن، تباین، مقابله، تقابل, هم سنجی، مغایرت، برابر کردن، تباین، مقابله، تقابل چی میشه؟, هم سنجی، مغایرت، برابر کردن، تباین، مقابله، تقابل یعنی چی؟, هم سنجی، مغایرت، برابر کردن، تباین، مقابله، تقابل synonym, هم سنجی، مغایرت، برابر کردن، تباین، مقابله، تقابل definition,